قلم کوچک من

شعرها ، داستان ها و نوشته های من

قلم کوچک من

شعرها ، داستان ها و نوشته های من

راز کودکی

پدرم می گوید : از کودکی ات نهایت استفاده را بکن.

پرسیدم : چرا؟

پدر گفت : چون وقتی در کودکی چیزی بیاموزی ، هیچ وقت فراموش نمی کنی. 

گفتم : یعنی الان که شما دارید زبان انگلیسی می خوانید ، فردا فراموش خواهید کرد؟

پدر گفت : نه ، منظورم این نبود. مثلاً الان به شما شعری را می آموزند ، شما آن را خوب یاد می گیرید و همیشه به یاد خواهید داشت ولی وقتی بزرگ می شوید ،مهندس می شوید. آن موقع شعر دیگری را به شما می آموزند. فردای آن روز شما شروع می کنید به خواندن آن شعر. چون ذهن شما در کودکی باز است و به غیر از شعر به چیز دیگری فکر نمی کنید ، به راحتی آن را یاد می گیرید ، ولی در بزرگ سالی ، چون ذهن شما به چیز های مختلفی فکر می کند ، طبیعی است که آن را فراموش کنید.



پس از کودکی ات نهایت استفاده را بکن!

نظرات 3 + ارسال نظر
فهیمه پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:09 ب.ظ

دختر گلم بسیار زیبا سخنان بزرگان را به زبان آورده ای
روزهایی بس زیبا و سراسر شادی برایت آرزومندم
انشاءالله بیست سال دیگه وفتی این مطلب را می خونی به خودت افتخار کنی وخوشحال باشی که به آن عمل کرده ای

متشکرم مادر جان

محمد امیرخانی پنج‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:30 ب.ظ

دیگه از ما گذشته فاطمه خانم. شما قدر کودکی رو بدون

چشم

محمد جمعه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:41 ب.ظ

همینطوره فاطمه خانم.
هر چه سن بیشتر میشه، ذهن در یادگیری و تحلیل مسائل جدید ناتوان تر میشه.
سلام به بابای گلت برسون

حتماً

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد